۱۹
آبان
یه روز خوب میاد
که ما هم رو نکشیم
به هم نگاه بد نکنیم
با هم دوست باشیم و
دست بندازیم روی شونه های هم، آها
مثل بچگیا توو دبستان
هیچ کدوممون هم نیستیم بی کار
در حال ساخت و ساز ایران
واسه اینکه خسته نشی، این بار
من خشت می زارم، تو سیمان
بعد این همه بارون خون
بالاخره پیداش می شه رنگین کمون
دیگه از سنگ ابر نمی شه آسمون
به سرخی لاله نمی شه آب جوب
موذن اذان بگو
خدا بزرگه بلا به دور
مامان امشب واسمون دعا بخون...
که ما هم رو نکشیم
به هم نگاه بد نکنیم
با هم دوست باشیم و
دست بندازیم روی شونه های هم، آها
مثل بچگیا توو دبستان
هیچ کدوممون هم نیستیم بی کار
در حال ساخت و ساز ایران
واسه اینکه خسته نشی، این بار
من خشت می زارم، تو سیمان
بعد این همه بارون خون
بالاخره پیداش می شه رنگین کمون
دیگه از سنگ ابر نمی شه آسمون
به سرخی لاله نمی شه آب جوب
موذن اذان بگو
خدا بزرگه بلا به دور
مامان امشب واسمون دعا بخون...